ادعای فسخ نكاح

به تاریخ: 13/7/83 پرونده كلاسه … شماره دادنامه 553، 552، 551
مرجع رسیدگی: شعبه … دادگاه خانواده
خواهان: «ب – ط»
خوانده: «الف – الف»
خواسته: نفقه معوقه، تهیه مسكن، فسخ نكاح
گردشكار: خواهان دادخواستی به خواسته فوق به طرفیت خوانده بالا تقدیم داشته كه پس از ارجاع به این شعبه و ثبت به كلاسه فوق و جری تشریفات قانونی در وقت مقرر / فوق‌العاده دادگاه به تصدی امضاكننده زیر تشكیل است و با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید.


رای دادگاه

در خصوص دادخواست تقدیمی خانم «ب – ط» فرزند «ع» به طرفیت همسر خود آقای «الف – الف» فرزند «ع» به خواسته مطالبه نفقه معوقه از تاریخ 1/9/81 لغایت صدور حكم با نظر كارشناس و احتساب خسارات قانونی و تهیه مسكن برای زوجه با رضایت وی به دلیل شرط ضمن عقد و دادخواست تقدیمی آقای «الف – الف» به طرفیت خانم «ب – ط» به خواسته فسخ نكاح توجها به اوراق و محتویات پرونده‌های مطروحه دادخواست‌های تقدیمی و لوایح و اظهارات طرفین در جلسات دادگاه و نظریه كارشناس منتخب دادگاه و نظریه پزشك قانونی و اینكه از نظر تمكین به معنای خاص و عام از طرف زوجه مانعی وجود نداشته و ندارد و تمكین از طرف زوجه به انحای مختلفه از زوج امكان‌پذیر بوده است و زوج در جلسه مورخه 29/5/82 اجمالا به این موضوع اقرار نموده است و زوج به دلایل غیرمنطقی ضمن امتناع از وظایف خاص زناشویی نسبت به زوجه از تادیه نفقه برای وی خودداری نموده و تهیه مسكن هم به طور شرط ضمن عقد با رضایت زوجه است و از این موضوع نیز استنكاف نموده و به وظایف شرعی و قانونی خود عمل نكرده است و مسائلی را كه زوجه در دادخواست تقدیمی و لوایح پیوست به آنها پرداخته است از جمله در دو جلسه اخیر دادگاه مورخ 19/5/83 و 29/5/83 صرف‌نظر از دفاعیات زوجه از موارد و موجبات فسخ نكاح نبوده و به استناد نظریه پزشك قانونی مانعی بر سر راه دخول وجود نداشته و تمكین از قبل نیز از طرف زوجه امكان‌پذیر بوده است و اعتراض زوج به نظریه كارشناسی در مورد نفقه نیز به نظر دادگاه غیروارد بوده علیهذا با عنایت به مراتب فوق خواسته خواهان (زوجه) در هر دو مورد (مطالبه نفقه معوقه و تقاضای تهیه مسكن) موجه و دعوی زوج مبنی بر فسخ نكاح غیرموجه بوده استنادا به مواد 1102 و 1103 و 1107 و 1111 و 1123 و 1257 از قانون مدنی و ماده 515 از قانون آیین دادرسی مدنی حكم به محكومیت خوانده زوج به پرداخت نفقه معوقه از تاریخ 1/9/81 تا 1/1/82 از قرار ماهیانه مبلغ هفتاد هزار تومان و از تاریخ 1/1/82 لغایت صدور حكم ماهیانه هشتاد هزار تومان با احتساب خسارات قانونی در حق خواهان و همچنین تهیه مسكن مناسب در حد متعارف و شئونات زوجه با رضایت وی و بطلان دعوی زوج در مورد فسخ نكاح صادر و اعلام می‌نماید و اینكه زوجه در لایحه تقدیمی مورخ 12/3/82 اظهار داشته نفقه ماهیانه مبلغ یك میلیون ریال و تا زمان صدور اجرائیه محاسبه شود و بعد از جلسه اول بوده افزایش خواسته بعد از جلسه اول قانونی نبوده و به نظریه كارشناسی هم از ناحیه ایشان اعتراضی به عمل نیامده است لذا در این خصوص دعوی زوجه قابل استماع نبوده با استناد به بند 4 ماده 62 قانون فوق‌الذكر مردود اعلام می‌گردد. هزینه دادرسی (حق دولت) مطابق نظریه كارشناس در اجرای احكام محاسبه و از محكوم به وصول خواهد شد رای صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز از ابلاغ قابل اعتراض در محاكم محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد. ( رئیس شعبه 233 دادگاه خانواده تهران – میرزایی )

تاریخ: 31/2/84 كلاسه پرونده … شماره دادنامه: 403

مرجع رسیدگی: شعبه 233 دادگاه خانواده تهران
خواهان: «ب – ط»
خوانده: «الف – الف»
خواسته: طلاق
گردشكار : خواهان دادخواستی به خواسته فوق به طرفیت خوانده بالا تقدیم داشته كه پس از ارجاع به این شعبه و ثبت به كلاسه فوق و جری تشریفات قانونی در وقت فوق‌العاده – مقرر دادگاه به تصدی امضاكننده زیر تشكیل است و با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید:

رای دادگاه
در خصوص دادخواست تقدیمی خانم «ب – ط» فرزند «ع» به طرفیت همسرش آقای «الف – الف» فرزند «ع» به خواسته صدور گواهی عدم امكان سازش و طلاق توجها به اوراق و محتویات پرونده دادخواست تقدیمی و مدارك استنادی و اظهارات طرفین در جلسه مورخ 12/8/83 و اظهارات داوران منتخب و تحقیقات به عمل آمده از طریق واحد مددكاری مجتمع قضایی و اینكه اختلافات زوجین بیش از دو سال به طول انجامید و تفاهم اخلاقی ندارند و ادامه زندگی بیش از این به مصلحت آنها نیست و مدارك استنادی حاكی از سوءرفتار و ترك انفاق زوج نیز می‌باشد و مساعی دادگاه در اصلاح ذات‌البین موثر واقع نگردیده و وضعیت موجود به نظر دادگاه مستلزم عسر و حرج خواهان حال و آتی بوده ضمن اینكه بندهای 1 و 2 از شرایط ضمن عقد نیز محقق گردیده است. علیهذا خواسته خواهان را موجه تشخیص داده استناد به مواد 1119 و 1129 و 1130 و تبصره الحاقی ماده اخیر از قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371 گواهی عدم امكان سازش و طلاق خواهان را صادر و اعلام می‌نماید اعتبار این گواهی از تاریخ ابلاغ و قطعیت دادنامه سه ماه بوده و حسب اقرار، خواهان باكره است زوجین در ظرف [مدت] فوق می‌توانند در یكی از دفاتر رسمی طلاق حاضر شده وفق موازین شرعی و قانونی طلاق را اجرا نمایند در صورت امتناع زوج از حضور و اجرای طلاق زوجه می‌تواند با استفاده از شرایط ضمن عقد مقرر در بند «ب» عقدنامه و بذل یك سكه یا بیشتر از مهریه خود به طلاق خلعی بائن مطلقه و ثبت نماید. رای صادره حضوری بوده ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاكم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد. ( رئیس شعبه 322 دادگاه خانواده تهران – میرزایی )

به تاریخ: 13/12/87

پرونده كلاسه: …
شماره دادنامه: 2600
مرجع رسیدگی: شعبه 233 دادگاه عمومی خانواده
خواهان: «الف – الف» …
خوانده: «ب – ط»
خواسته: اعاده دادرسی
گردشكار: خواهان دادخواستی به خواسته فوق به طرفیت خوانده بالا تقدیم داشته كه پس از ارجاع به این شعبه و ثبت به كلاسه فوق و جری تشریفات قانونی در وقت فوق‌العاده / مقرر دادگاه به تصدی امضاءكننده زیر تشكیل است و با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید.

رای دادگاه
در خصوص تقاضای اعاده دادرسی آقای «الف – الف» فرزند «ع» به طرفیت خانم «ب – ط» فرزند «ع» از دادنامه شماره … مورخه 13/7/83 پرونده كلاسه … موضوع فسخ نكاح و مطالبه نفقه و تهیه مسكن مستقل صادره از این دادگاه توجها به اوراق و محتویات نظر به اینكه اولا به موجب مقررات ماده 1120 قانون مدنی انحلال نكاح در عقد دائم یا به فسخ است و یا به طلاق و در مانحن‌فیه خوانده فسخ نكاح خانم «ب – ط» در پرونده كلاسه … به شرح دادنامه شماره … مورخه 31/3/84 صادره از این دادگاه دعوی طلاق به علت عسر و حرج به طرفیت آقای «الف – الف» طرح نموده و حكم طلاق صادر شده و مراحل تجدیدنظرخواهی آن در شعبه … دادگاه تجدیدنظر استان به شرح دادنامه شماره … مورخه 8/11/85 و فرجام‌خواهی آن در شعبه … دیوان‌عالی محترم كشور به شرح دادنامه شماره … مورخه 31/5/86 سپری و دادنامه ابرام و قطعیت و قابلیت اجرا یافته است و در تاریخ 23/10/86 در دفتر 26 طلاق حوزه ثبت تهران به مرحله اجرا درآمده است و متعاقب آن آقای «الف – الف» تقاضای اعمال ماده 18 اصلاحی قانون تشكیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب را نموده است كه به موجب نامه شماره … مورخه 6/9/87 و تصمیم مورخه 27/8/87 دادستان محترم كل كشور خلاف بین شرع بودن آن مردود اعلام شده است كه با توجه به مراتب فوق دعوی فسخ نكاح در شرایط موجود به موجب بند 2 ماده 84 از قانون آیین دادرسی مدنی اعتبار امر مختومه را داشته و سالبه به انتفاء موضوع بوده و قابل استماع به نظر نمی‌رسد و ثانیا مواردی كه خواهان فسخ نكاح در جلسات و لوایح مفصل و متعدد شرح و توصیف نموده است همان‌طور كه خود ایشان در یكی از لوایحش گفته است گفتن این شرط عدم وقوع این صفت در همسرم برای بنده كمی دشوار است. از موارد فسخ نكاح نبوده و مشمول مقررات ماده 1128 قانون مدنی نمی‌تواند باشد و در مورد ضیق بودن مجرای دخول نیز پزشك محترم قانونی در نظریه شماره …. بالصراحه اعلام نموده است در معاینه به عمل آمده از قبل مانعی بر سر راه دخول وجود ندارد كه این نظریه اعم از این است كه عدم مانع به لحاظ عدم قرن و یا به لحاظ عدم ضیق مجرای دخول باشد چه اینكه مورد مشمول اعم از هر دو مورد بوده علیهذا از این جهت نیز دعوی خواهان موجه به نظر نمی‌رسد و ثالثا – صرف‌نظر از مراتب فوق تاریخ عقد زوجین در 8/6/1380 بوده و در تاریخ 20/9/1381 زوج دادخواست تمكین داده است و در تاریخ 19/9/82 پس از 27 ماه اقدام به فسخ نكاح نموده است و خیار فسخ به موجب مقررات ماده 1131 قانون مدنی فوری است و طرفی كه حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نكاح را فسخ نكند خیار او ساقط می‌شود و خواهان فسخ نكاح در این پرونده فوریت را از دست داده است لذا از این جهت نیز دعوی مشارالیه قابل استماع به نظر نمی‌رسد. علیهذا استنادا به بند 2 ماده 84 از قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1131 قانون مدنی دعوی خواهان را مردود اعلام و در سایر موارد دادنامه نیز در مورد تهیه مسكن به لحاظ اجرا شدن طلاق سالبه به انتفای موضوع است و در غیر آن این دادگاه در رای خود باقی بوده و عینا آن را تایید و استوار می‌نماید رای صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاكم محترم تجدیدنظر استان تهران و در مورد رد فسخ نكاح قابل فرجام‌خواهی در دیوان‌عالی محترم كشور نیز می‌باشد. ( رئیس شعبه 233 دادگاه خانواده یك تهران – میرزایی )

 بسمه تعالی

به تاریخ: 20/4/88
شماره دادنامه: 400652
كلاسه پرونده: …
مرجع رسیدگی: شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
تجدیدنظرخواه: آقای «الف – الف»
تجدیدنظرخوانده: خانم «ب – ط»
تجدیدنظرخواسته: دادنامه شماره … مورخه 13/12/87 شعبه محترم 233 دادگاه عمومی تهران
گردشكار – دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده ختم دادرسی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید.


رای دادگاه

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای «الف – الف» به طرفیت خانم «ب – ط» نسبت به دادنامه شماره … مورخه 13/12/87 شعبه محترم 233 دادگاه عمومی تهران در پرونده كلاسه …. مبنی بر صدور رای مردودی خواسته فسخ نكاح و رد خواسته تهیه مسكن به لحاظ اجرای صیغه طلاق بین زوجین و تایید محكومیت زوجه به مطالبه نفقه زوجه وارد نیست. زیرا با توجه به محتویات پرونده و ملاحظه لایحه تجدیدنظرخواه رای صادره دادگاه بدوی بر اساس مستندات موجود در پرونده صادر گردیده است. توضیحا اینكه صرف از اینكه مدعی فسخ نكاح هیچ‌گونه دلیل موجهی مبنی بر اثبات ادعای خود ابراز ننموده است و نظریه پزشكی قانونی موید این موضوع است به لحاظ اینكه قبلا توسط حكم قطعی طلاق فسخ و انحلال نكاح تحقق یافته است لذا رسیدگی به فسخ نكاح و انحلال آن وجاهت قانونی ندارد و با توجه به اینكه ادعای فسخ نكاح فوریت داشته و مدعی آن شرط مذكور را نیز رعایت ننموده است لذا این دادگاه با عنایت به مراتب فوق تقاضای تجدیدنظرخواهی را بی‌مورد دانسته و به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی رای صادره دادگاه بدوی را تایید می‌نماید. این رای در مورد فسخ نكاح ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام‌خواهی در دیوان‌عالی كشور است و در سایر موارد قطعی است. ( رئیس شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مرادی هرندی – مستشار دادگاه – محمد خالقی )

 بسمه‌تعالی

تاریخ رسیدگی: 31/1/89 – شماره دادنامه: … – شماره مكانیزه: …
فرجام‌خواه: آقای «الف – الف»
فرجام‌خوانده: خانم «ب – ط»
فرجام خواسته: دادنامه شماره 20/4/88 صادره از شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
تاریخ ابلاغ دادنامه به فرجام‌خواه: 7/5/88
تاریخ وصول دادخواست فرجامی: 28/5/1388
مرجع رسیدگی: شعبه دوازدهم دیوان‌عالی كشور
هیئت شعبه: آقایان سید قدرت‌الله طیبی (رئیس) – مهدی اسلامی (مستشار)


خلاصه جریان پرونده:

الف – خانم «ب – ط» فرزند «ع» دادخواستی به طرفیت آقای «الف – الف» و به خواسته صدور گواهی عدم امكان سازش (طلاق) به علت عسر و حرج زوجه و به استناد ماده 1130 قانون مدنی به مجتمع قضایی خانواده تهران در تاریخ 27/2/1383 تقدیم می‌نماید كه شعبه 233 دادگاه خانواده پس از رسیدگی و ارجاع امر به داوری و جلب نظر مددكار اجتماعی مجتمع قضایی خانواده به موجب رای شماره 403 و با توجه به مدارك استنادی طرفین و اظهارات آنها و نظریه داوران منتخب و تحقیقات به عمل آمده از طریق واحد مددكار اجتماعی مجتمع قضایی و اینكه اختلافات زوجین بیش از دو سال به طول انجامیده و تفاهم اخلاقی ندارند و ادامه زندگی بیش از این به مصلحت آنها نیست و مدارك استنادی حاكی از سوءرفتار و ترك انفاق زوج نیز می‌باشد و مساعی دادگاه در اصلاح ذات‌البین موثر واقع نگردیده و وضعیت موجود به نظر دادگاه مستلزم عسر و حرج خواهان در حال و آینده بوده ضمن اینكه بندهای 1 و 2 و از شرایط ضمن عقد نیز محقق گردیده است خواسته خواهان را موجه تشخیص داده و گواهی عدم امكان سازش و طلاق خواهان را صادر و اعلام كرده است و اضافه نموده اعتبار گواهی از تاریخ ابلاغ دادنامه قطعی سه ماه بوده و حسب اقرار خواهان باكره است. زوجین می‌توانند ظرف مدت در یكی از دفاتر رسمی طلاق حاضر شده و طلاق را اجرا نمایند و در صورت امتناع زوج از حضور و اجرای طلاق زوجه می‌تواند با استفاده از شرایط ضمن عقد و بذل یك سكه یا بیشتر از مهریه خود به طلاق خلعی باین مطلقه و ثبت نماید.
با تجدیدنظرخواهی آقای «الف – الف» نسبت به دادنامه فوق‌الذكر شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب رای شماره … رای تجدیدنظرخواسته را نقض كرده و حكم بر رد دعوی خانم «ب – ط» به خواسته طلاق صادر و اعلام كرده است. با فرجام‌خواهی خانم «ب – ط» نسبت به دادنامه فوق‌الذكر شعبه 24 دیوان‌عالی كشور به موجب رای شماره 246 دادنامه شماره 246/22/5/85 شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران را نقض و پرونده را جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 403 شعبه 233 دادگاه خانواده تهران به شعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع نموده است.
شعبه 30 دادگاه تجدیدنظر استان تهران پس از نقض رای شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران در دیوانعالی كشور نسبت به تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره 403 شعبه 233 دادگاه عمومی تهران پس از رسیدگی به موجب رای شماره 2128 اعتراض زوج به رای تجدیدنظر خواسته را وارد ندانسته زیرا طرفین طبق سند رسمی ازدواج در سال 1380 ازدواج دائم نموده‌اند و حدود 15 ماه زندگی مشترك داشته‌اند در این مدت مقاربت جنسی انجام نشده و هنوز زوجه باكره غیرمدخوله است و زوج با طرح دعوی فسخ نكاح و غیره و سوءرفتار كه از اظهارات او در جلسه مورخه 12/8/83 دادگاه بدوی و دیگر شواهد موجود در پرونده كاملا قابل احراز است ادامه زندگی مشترك را برای زوجه غیرقابل تحمل نموده و علی‌رغم اعلام آمادگی و تمكین زوجه از وی نفقه او را تادیه ننموده و علی‌رغم صدور حكم به محكومیت ایشان و صدور اجرائیه نفقه (محكوم‌به) زوجه به مبلغ 920/519/17 ریال را تاكنون پرداخت نكرده است و دادگاه بدوی عسر و حرج زوجه و تخلف زوج از بند 1 و 2 شرط «ب» ضمن عقد را احراز نموده كه از دلایل موجود در پرونده این امر قابل احراز می‌باشد. لذا ضمن اصلاح عبارتی و تصریح به اینكه زوج مجبور به طلاق زوجه است و در صورت امتناع زوجه مجاز است به یكی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه و به وكالت از طرف زوج با حق توكیل غیر خود را مطلقه و واقعه طلاق را ثبت نماید و به لحاظ غیرمدخوله بودن نوع طلاق به هر حال بائن می‌باشد رای تجدیدنظر خواسته را تایید كرده است.
با فرجام‌خواهی آقای «الف – الف» نسبت به دادنامه فوق‌الذكر شعبه 26 دیوان‌عالی كشور به موجب رای شماره 595 – 31/5/86 ارشادا به لحاظ اینكه اقتضا دارد به صورت شفاف و روشن فرجام‌خوانده كه بعضا مدعی عسر گردیده مبلغ قابل توجه در رابطه با بذل را در قبال طلاق مشخص نماید و دادگاه به این امر توجه نماید در اجرای ماده 396 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی پرونده را به دادگاه صادركننده رای ارسال كرده است.
شعبه 233 دادگاه عمومی (خانواده) تهران در جریان اجرای طلاق و اجرای مفاد رای دیوان‌عالی كشور به دفتر طلاق … تهران اعلام كرده به لحاظ اینكه زوجه باكره است و نصف مهریه به او تعلق می‌گیرد به موجب نظریه دیوان‌عالی كشور نصف مهریه متعلقه را زوجه بذل و طلاق اجرا و نتیجه اعلام شود كه در تاریخ 23/10/1386 زوجه با بذل سی سكه از مهریه و با احتساب كسر مهریه به لحاظ باكره بودن زوجه واقعه طلاق ثبت شده است. به موجب نامه شماره … معاون اداره امور عمومی و مسئول دبیرخانه دادستانی كل كشور درخواست اعمال ماده 18 اصلاحی قانون تشكیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب از سوی آقای «الف – الف» نسبت به دادنامه فوق به لحاظ اینكه مواردی از خلاف بین شرع مشاهده نمی‌شود رد گردیده است.
ب – به موجب دادنامه‌های شماره 1553- 1552 – 1551 – 13/7/83 شعبه 233 دادگاه خانواده تهران در خصوص دعوی خانم «ب – ط» فرزند «ع» به طرفیت آقای «الف – الف» و به خواسته مطالبه نفقه معوقه از 1/9/81 لغایت صدور حكم با نظر كارشناس و تهیه مسكن برای زوجه با رضایت وی به دلیل شرط ضمن عقد و دادخواست آقای «الف – الف» به طرفیت خانم «ب – ط» به خواسته فسخ نكاح دادگاه با توجه به محتویات پرونده‌ها و لوایح و اظهارات طرفین در جلسات دادگاه و نظریه كارشناس و نظریه پزشكی قانونی و اینكه از نظر تمكین به معنای خاص و عام از طرف زوجه مانعی وجود نداشته و ندارد و تمكین از طرف زوجه به انحاء مختلفه از سوی زوج امكان‌پذیر بوده است و زوج در جلسه 29/5/82 – به این موضوع اقرار نموده است و زوج به دلایل غیرمنطقی ضمن امتناع از وظایف خاص زناشویی نسبت به زوجه از تادیه نفقه به وی خودداری نموده و تهیه مسكن هم به طور شرط ضمن عقد با رضایت زوجه است و از این موضوع استنكاف نموده و به وظایف قانونی و شرعی خود عمل نكرده است و مسائلی كه زوج در دادخواست و لوایح به آنها پرداخته از جمله در جلسه 19/5/83 و 29/5/83 صرف‌نظر از دفاعیات زوجه از موارد موجبات فسخ نكاح نبوده و به موجب نظریه پزشك قانونی بر سر راه دخول مانعی وجود نداشته و تمكین از قبل نیز امكان‌پذیر بوده است و اعتراض زوج به نظریه كارشناس در مورد نفقه نیز غیروارد است لذا دادگاه خواسته خواهان (زوجه) در هر دو مورد مطالبه نفقه معوقه و تقاضای تهیه مسكن را موجه و دعوی زوج مبنی بر فسخ نكاح را غیرموجه تشخیص داده و حكم بر محكومیت زوجه به پرداخت نفقه معوقه از تاریخ 1/9/81 تا 1/1/82 از قرار ماهیانه مبلغ هفتاد هزار تومان و از تاریخ 1/1/82 لغایت صدور حكم ماهیانه هشتاد هزار تومان در حق خواهان و همچنین تهیه مسكن مناسب در حد متعارف و شئونات زوجه با رضایت وی و بطلان دعوی زوج در مورد فسخ نكاح صادر و اعلام كرده است.
آقای «الف – الف» نسبت به دادنامه‌های فوق تقاضای اعاده دادرسی نموده است كه شعبه 233 دادگاه خانواده تهران به موجب رای شماره 2600 – 13/12/87 و با توجه به محتویات پرونده و نظر به اینكه اولا به موجب مقررات ماده 1120 قانون مدنی انحلال نكاح در عقد دایم یا به فسخ است و یا به طلاق و در مانحن فیه خوانده فسخ نكاح خانم «ب – ط» در پرونده كلاسه … به شرح دادنامه شماره 403 – 31/3/84 صادره از این دادگاه دعوی طلاق به لحاظ عسر و حرج به طرفیت آقای «الف – الف» طرح نموده و حكم طلاق صادر شده و مراحل تجدیدنظرخواهی آن در شعبه 30 دادگاه تجدیدنظر استان به شرح دادنامه شماره 2128 – 8/11/85 و فرجام‌خواهی آن در شعبه 24 دیوان‌عالی كشور به شرح دادنامه 595 – 31/5/86 سپری و دادنامه ابرام و قطعی شده و در تاریخ 23/1/86 در دفتر … طلاق حوزه ثبت تهران به مرحله اجرا درآمده است و متعاقب آن آقای «الف – الف» تقاضای اعمال ماده 18 اصلاحی قانون تشكیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب را نموده است كه به موجب نامه شماره … و تصمیم مورخ 27/8/87 دادستان محترم كل كشور خلاف بین شرع بودن آن مردود اعلام شده است كه با توجه به مراتب فوق دعوی فسخ نكاح در شرایط موجود به موجب بند 2 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی اعتبار امر مختومه را داشته و سالبه به انتفاء موضوع بوده و قابل استماع نمی‌باشد. ثانیا مواردی كه خواهان فسخ نكاح در جلسات و لوایح بیان نموده است همان‌طور كه خود ایشان در یكی از لوایحش گفته است «گفتن این شرط عدم وقوع این صفت در همسرم برای بنده كمی دشوار است» از موارد فسخ نكاح نبوده و مشمول مقررات ماده 1128 قانون مدنی نمی‌تواند باشد و در مورد ضیق بودن مجری دخول نیز پزشك قانونی در نظریه شماره … بالصراحه اعلام نموده است در معاینه به عمل آمده از قبل مانعی بر سر راه دخول وجود ندارد كه این نظریه اعم از این است عدم مانع به لحاظ عدم قرن و یا به لحاظ عدم ضیق مجری دخول باشد چه اینكه مورد مشمول اعم از هر دو مورد بوده لذا دعوی خواهان را موجه تشخیص نداده است. ثالثا صرف‌نظر از مراتب فوق تاریخ عقد زوجین در 8/6/1380 بوده و تا تاریخ 20/9/1381 زوج دادخواست تمكین داده است و در تاریخ 19/9/82 پس از بیست و هفت ماه اقدام به فسخ نكاح نموده است و خیار فسخ به موجب مقررات ماده 1131 قانون مدنی فوری است و طرفی كه حق فسخ دارد بعد از اطلاع نكاح را فسخ نكند خیار او ساقط می‌شود و خواهان فسخ نكاح در این پرونده فوریت را از دست داده است لذا دادگاه دعوی خواهان را قابل استماع ندانسته و با استناد به بند 2 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1131 قانون مدنی دعوی خواهان را مردود اعلام كرده است و در سایر موارد دادنامه نیز مورد تهیه مسكن به لحاظ اجرا شدن طلاق سالبه به انتفاء موضوع است و در غیر این صورت دادگاه در رای خود باقی بوده و آن را تایید می‌نماید.
آقای «الف – الف» نسبت به دادنامه فوق‌الذكر تجدیدنظرخواهی به عمل آورده است كه شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب رای شماره 652 – 20/4/88 و صرف‌نظر از اینكه مدعی فسخ نكاح هیچ‌گونه دلیل موجهی مبنی بر اثبات ادعای خود ابراز ننموده است و نظریه پزشكی قانونی موید این موضوع است به لحاظ اینكه قبلا توسط حكم قطعی طلاق فسخ و انحلال نكاح تحقق یافته است لذا رسیدگی به فسخ نكاح و انحلال آن وجاهت قانونی ندارد و با توجه به اینكه ادعای فسخ نكاح فوریت داشته و مدعی آن شرط مذكور را رعایت ننموده است دادگاه تجدیدنظرخواهی را بی‌مورد دانسته و با رد اعتراض رای تجدیدنظرخواسته را تایید كرده است. آقای «الف – الف» نسبت به دادنامه فوق‌الذكر فرجام‌خواهی به عمل آورده است كه پس از ابلاغ نسخه ثانی دادخواست فرجامی و ضمائم به فرجام‌خوانده پرونده به دیوان‌عالی كشور ارسال شده است پرونده بدوا به شعبه 26 دیوان‌عالی كشور ارجاع شده است. شعبه یاد شده به موجب دادنامه شماره 1977 – 30/9/1388 و به لحاظ اینكه پرونده و موضوع اختلاف خانوادگی فرجام‌خواه در دو نوبت در شعبه 26 دیوان‌عالی كشور مورد بررسی قرار گرفته و از طرفی فرجام‌خواه با ذهنیت به وجود آمده برای وی به صورت كتبی و شفاهی اعلام نموده كه این بار پرونده در شعبه دیگر دیوان‌عالی كشور رسیدگی شود و موضوع نیز به صورت تلفنی در دو نوبت از معاونت محترم قضایی ریاست دیوان‌عالی كشور استفسار گردید و معظم‌له نیز با شرایط كنونی موافقت خود را با رسیدگی پرونده در شعبه دیگر دیوان‌عالی كشور اعلام نموده بنابراین در شرایط فعلی پرونده قابل طرح در این شعبه نبوده و جهت رسیدگی و ارجاع به شعبه دیگر به دیوان‌عالی كشور ارسال شده است كه به این شعبه ارجاع شده است. لایحه اعتراضیه به هنگام شور قرائت می‌شود.

هیئت شعبه در تاریخ بالا تشكیل است پس از قرائت گزارش آقای مهدی اسلامی عضو ممیز اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می‌دهد:

رای شعبه

حسب مندرجات پرونده شعبه 233 دادگاه خانواده تهران در خصوص تقاضای اعاده دادرسی آقای «الف – الف» فرزند «ع» به طرفیت خا نم «ب – ط» فرزند «ع» از دادنامه‌های شماره 1553 – 1552 و 1551 مورخه 13/7/1383 همان دادگاه مبنی بر فسخ نكاح رسیدگی و پس از شرح جریان دعاوی مطروحه از سوی آقای «الف – الف» و خانم «ط» به طرفیت یكدیگر استدلال می‌كند «اولا فسخ نكاح با توجه به ماده 1120 قانون مدنی و مفاد رای شماره 403 – 31/3/1384 این دادگاه و طی مراحل تجدیدنظرخواهی آن در شعبه سی‌ام دادگاه تجدیدنظر استان (تهران) به شرح دادنامه شماره 2128 – 8/12/1385 و فرجام‌خواهی آن در شعبه 24 دیوان‌عالی كشور به شرح دادنامه شماره 595 مورخه 31/5/1386 سپری و دادنامه ابرام و قطعیت یافته و قابلیت اجرا یافته است و در تاریخ 23/10/86 دفتر شماره … طلاق حوزه ثبتی تهران به مرحله اجرا درآمده و تقاضای اعمال ماده 18 اصلاحی قانون تشكیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب را نموده كه به موجب نامه شماره …. مورخه 6/9/87 و تصمیم مورخه 27/8/87 دادستان كل كشور خلاف بین شرع بودن آن مردود اعلام شده است كه با توجه به مراتب فوق دعوی فسخ نكاح در شرایط موجود به استناد بند 2 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی اعتبار امر مختومه را داشته و سالبه به انتفاء موضوع بوده و قابل استماع به نظر نمی‌رسد. ثانیا مواردی كه خواهان فسخ نكاح در جلسات دادرسی و لوایح توصیف نموده است همان‌طوری كه خود ایشان گفته از موارد فسخ نكاح نبوده و مشمول مقررات ماده 1128 قانون مدنی نمی‌تواند باشد و در مورد ضیق مجرای دخول نیز پزشك قانونی در نظریه شماره …. 14/6/83 بالصراحه اعلام نموده مانعی از قبل بر سر راه دخول وجود ندارد… لذا این جهت دعوا نیز موجه به نظر نمی‌رسد. ثالثا با توجه به تاریخ وقوع عقد زوجین در 8/6/1380 و تاریخ دادخواست تمكین زوج علیه زوجه (20/9/1381) و اینكه خواهان (زوج) پس از 27 ماه اقدام به فسخ نكاح نموده است و خیار فسخ به موجب مقررات ماده 1131 قانون مدنی فوری است و خواهان فوریت استفاده از خیار فسخ را از دست داده است لذا از این جهت نیز دعوای مشارالیه قابل استماع به نظر نمی‌رسد و به استناد بند 2 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1131 قانون مدنی دعوای خواهان مردود اعلام می‌گردد…» كه با توجه به مراتب فوق و درج مفاد رای شعبه 233 دادگاه خانواده تهران در مورد دعوای فسخ نكاح زوج و ملاحظه قسمت اخیر رای شماره 400652 مورخه 20/4/1388 شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران در مقام رسیدگی در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای «الف – الف» نسبت به رای شماره 2600 – 13/12/1387 شعبه 233 دادگاه خانواده تهران و اینكه دادگاه نخستین دعوای فسخ نكاح فرجام‌خواه را به استناد بند 2 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی مردود اعلام نموده و حسب مندرجات پرونده بین زوجین برابر آراء صادره طلاق واقع گردیده است و مبنای صدور قرار عدم استماع دعوای مذكور اینكه به استناد بندهای 1 و 2 از قسمت (ب) ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 قرار عدم استماع دعوا از جهات فرجام‌خواهی تعریف نشده است از این رو فرجام‌خواهی آقای «الف – الف» نسبت به رای شماره 400652 مورخه 20/4/1388 شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان كه در تایید رای دادگاه نخستین صادر گردیده قابل طرح در دیوان‌عالی كشور نمی‌باشد و بر این مبنا رد می‌شود. (  رئیس شعبه 12 دیوان‌عالی كشور: قدرت‌الله طیبی – مستشار: مهدی اسلامی )