«در تاریخ امروز … نشست دادگاه انتظامی كانون وكلای دادگستری خراسان با حضور امضاء كنندگان زیر برگزار پرونده كلاسه … اعتراض آقای الف وكیل دادگستری به كیفرخواست صادره از سوی دادسرای انتظامی كانون زیر نظر است. كوتاه شده آنچه گذشته چنین است كه خانم گ. طی شكوائیه عنوان كانون، نوشته، چكی از آقای خ. داشتهام در شعبه … شورای حل اختلاف طرح شكایت كردهام، آقای الف وكالت آقای خ. را به عهده گرفته و در محضر شورا با انتساب اتهاماتی از جمله رباخواری و كلاهبرداری و خیانت در امانت و استفاده از الفاظی از جمله این كه من خدمت كار منزل مشتكی عنه بودهام، مراتب هتك حرمت من را فراهم نموده و در شورا نیز توهین و فحاشی كرده و گفته كه قاضی بودهام و اینك وكیل شدهام و آقای خ. افسر سپاه است و هیچ غلطی نمیتوانی بكنی و خواستار رسیدگی به شكایت شده است.
به شكوائیه مزبور تصاویر سه برگ دادخواست تقابل و جلب ثالث آقای الف به وكالت از آقای خ. به طرفیت خانم گ. و بانوی دیگر به نام … به همراه وكالت نامه و استشهادیه پیوست گردیده است.
در دادخواست آقای وكیل ضمن طرح مطالبی مدعی پرداخت وجه چك به خانم گ. گردیده و بیان میدارد موكل و همسرش حاضرند مراتب را با سوگند تصدیق نمایند و دو نفر از همسایگان كه به صورت كاملاً اتفاقی در آرایشگاه بودهاند… حاضرند كه جزئیات را با زبان روزه در مرجع قضائی گواهی دهند و سپس در قسمت ثالثاً از دادخواست نوشته (خواهان ظاهراً كل طلب و حتی مبلغی را به عنوان سود (ربا) دریافت نموده است و… چك بلاوجه باید به وی مسترد شود ولی خواهان با تقلب و خیانت در امانت اقدام به تقدیم دادخواست مطالبه وجه آن را نموده است آقای وكیل در پاسخ به شكوائیه طی لایحهای كه روی اوراق عادی و در 4 برگ بدون شماره تقدیم نموده نخست نوشته «خداوند را شاكر هستم كه توفیق خدمت و دفاع از افرادی را به من اعطا كرد كه شاید من توان آن را نداشتم و این شغل خطیر را با سوگند پذیرفتم تا دفاع از مظلومان و ستمدیدگان را سرلوحه كار خویش كنم» و سپس به تعریف و تمجید از نحوه كار خود و آموزشی كه از اساتید خود یافته است پرداخته و نوشتهاند «اخذ هر گونه حق الوكاله از افراد غیر ذی حق شرعاً حرام است و یافته است كه پس از احراز حق باید كوتاه نیامد و سازش نكرد و انصاف داشت و حرمت كانون را پاس داشت و افتخاری برای كانون بود… و الخ»
سپس در صفحه 2 ذیل شماره 2 ضمن انكارِ زدن اتهام به خانم مزبور نگاشته «وكیل اظهارات موكل را نقل میكند و البته نه چشم و گوش بسته، اگر یك دین دو میلیون تومانی پس از 6 ماه به استناد چكی سه میلیون و نیم پرداخت شود و چك هم مسترد نشود آیا راهی جز این برای وكیل وجود دارد كه اعلام كند خیانت در امانت شده است… این خانم آدم عجیبی است و من جداً برای ایشان به تأسی مولای متقیان در شبهای قدر دعا كردم و الان هم از خدا میخواهم كه ایشان را از خواب بیدار كند و بر ناحق اصرار نكند چون او نخواهد توانست كاری از پیش ببرد آن گاه به كار بردن كلمه خدمت كار را انكار و در بند 4 مرقوم داشته «این كه بنده هتك حرمت كردهام- ایشان خودش حرمت خودش را از بین برده است و بالاخره بار كج به منزل نمیرسد- بهتر است ایشان به حق گردن بگذارد…»
در بند 5 هم نوشته است «توهین و فحاشی شایسته آدم عاقل نیست وكیلی كه حقوق جزا خوانده باید بفهمد كه نباید به احدالناسی توهین بكند… الخ»
در شماره 6 نوشته «این كه بنده گفتهام طرف دعوی من آقای خ. افسر سپاه است هیچ غلطی نمیتواند بكند… بنده جسارتاً با جناب خ. تماس گرفتم اگر بخواهید تلفن همراه این آقا و خانم محترم را به شما میدهم از نزدیك كه صحبت بفرمائید متوجه خواهید شد كه اینها چه آدمهای گلی هستند… عرض بكنم كه موكل آدم بسیار محترمی است كه واقعاً نمیخواهد با این خانم روبرو شود خانمش بارها گریه كرده كه میخواهم این خانم را از سرم وا كنید این آبروی ما را همه جا برده كل محل را با دروغ پراكنی علیه ما پر كرد و…» در دنباله موقعیت شغل موكل را یادآور در پاراگراف دوم از بند 7 نوشته «این خانم همه را سرجای خودشان نشانده است چند نفر شاهد خانم را تك تك تهدید كرده است همه افراد میترسند جداً خوف این را دارم كه شهودم برای جلسه نیایند… من را هم میخواست سرجایم بنشاند كه فكر میكند میتواند…»
در قسمت 3 از بند 7 چنین نگاشته «به هر حال فكر میكنم طرح شكایت از طرف مشارالیها انشاءالله فرصتی شد كه حضرات دادسرا، وكلا خودشان را بهتر بشناسند و سره از ناسره متمایز شود…»
در پایان هم نوشتهاند «… این خانم ول كن نیست او از شما خواهد خواست كه این دفاعیه بنده را به ایشان بدهید… اگر نه همه جا جار میزند و هتك حیثیت میكند و خداوند همه ما و شما را از شر شیاطین انس و جن محفوظ نگه دارد» و اضافه كرده است كه مطالب فی البداهه نوشته شده است.
پس از لایحه مزبور چیزی در پرونده دیده نشد كه شاكیه لایحه آقای وكیل را مطالبه كرده باشد جز آن كه به عنوان آخرین برگ پرونده دادسرا رأی شعبه … شورای حل اختلاف مضبوط است كه اشعار داشته امانی بودن چك به اثبات نرسیده است و قرار رد دعوی خواهان تقابل و جلب ثالث را اعلام و دعوی خواهان اصلی یعنی خانم گ. را محمول بر صحت تلقی و موكل آقای وكیل را به پرداخت سه میلیون و پانصد هزار تومان وجه یك فقره چك و هزینه دادرسی و خسارت تأخیر محكوم نموده است.
دادیار محترم دادسرا با اشارهای مختصر به سوابق امر تخلف آقای وكیل را محرز و مسلم تشخیص داده كه با موافقت دادستان محترم مواجه سپس به استناد شكایت شاكی – تصویر لایحه استنادی شاكیه و اظهارات وكیل كیفرخواست صادر و مجازات از نوع درجه 4 با رعایت تخفیف به لحاظ عدم سابقه تقاضا گردیده است.
پس از ابلاغ كیفرخواست آقای وكیل لایحهای در سه برگ به عنوان ریاست محترم دادگاه انتظامی كانون تقدیم داشته كه بر روی اوراق سربرگ ایشان تایپ شده با عناوین وكیل پایه یك دادگستری –قاضی سابق و مدرس دانشگاه و نامه دارای شماره و تاریخ است و به كیفرخواست صادره اعتراض و نوشته است «از این كه مشاهده كردم علیه اینجانب كیفرخواست صادر شده جداً متعجب شدم» و در بند 2 منكر توهین به شاكی شده و سپس مرقوم داشته «به علت این كه نامبرده طرف دعوی موكل بوده است و به قصد انتقام، اقدام به ایراد شكایت نموده كه متأسفانه با همین گونه اقدامات خود توانست چكی را به مبلغ 5/3 میلیون تومان یك نوبت پرداخت شده بود مجدداً حكم به نفع ایشان صادر كه هم اكنون در مرحله اجرا میباشد»
در قسمت بعدی پرسیدهاند «آیا صرف شكایت شاكی میتواند دلیل محكومیت باشد؟ … و در بند 4 نوشتهاند درخواست مطالعه پرونده را داشتهاند نهایتاً نتوانسته دستور مطالعه پرونده را بگیرد و بعداً نوشتهاند كه لایحه استنادی شاكی را ندیدهاند و امكان دفاع ندارند اشارهشان به متن كیفرخواست است كه از مفاد دادخواست به لایحه تعبیر شده است.
در بند 5 نوشتهاند پاسخ شكایت شاكی را در رمضان سال گذشته دادهاند و كاملاً آنها را به یاد ندارند و آن چه نوشتهاند در اتاقی تنها و بدون ملاقات كسی از مقامات دادسرا نوشته و به ایشان گفته نشده مواظب اظهارات خودشان باشند.
در بند 6 نوشتهاند «… از یك طرف امثال این شاكی با طرح شكایت واهی قصد ترساندن و خفه كردن صدای عدالت را در وكلا دارند… كه نتیجه این شكایات باعث احتیاط بیش از حد وكلا و غلبه ترس و نداشتن جسارت لازم در بیان حقایق خواهد گردید. از سوی دیگر اگر بنا باشد كه طرح اظهارات در خانه امید خودمان یعنی كانون وكلا باعث دردسر و یا گرفتن نقاط ضعف از این اظهارات و استفاده از آن علیه خودمان شود، به ناچار قلم و زبان ما به سوی تملق و چرب زبانی كشانده خواهد شد كه متأسفانه بنده همین مشكل!! را در زمان خدمت قضایی در دادگستری هم داشتم كه تصور میكنم این امر با روح آزادی و آزادگی و سوگند وكالت منافات خواهد داشت»
و در خاتمه هم صدور رأی بر برائت را خواستار گردیده است.
اینك هیأت دادگاه به شرح زیر مبادرت به صدور رأی مینماید:
رأی دادگاه
بنا به آنچه گذشت و تفصیل آن در پرونده موجود است آقای وكیل چه در دادخواست و چه در جوابیهاش به دادسرا و چه در لایحه اعتراضی مطالبی را بیان داشتهاند كه شایسته گفتن و نوشتن از ناحیه یك وكیل دادگستری نبوده است. مطالبی مشتمل بر توهین، تحقیر طرف دعوی، بزرگ كردن و تعریف و تمجید از موكل و همینطور از خود و اقداماتی كه انجام دادهاند و سر آخر نسبت دادن عناوینی به بانوی شاكیه كه علاوه بر توهین در بردارنده عناوین مجرمانه است از قبیل خیانت در امانت، رباخواری، تقلب و غیره كه راه مراجعه شاكیه محاكم دادگستری باز میگذاشته ولی وی گویا با چشم پوشی از این حق شكایت خود را در كانون طرح نموده و آقای وكیل از این بابت باید قدردان وی باشد آقای وكیل به گونهای برخورد نمودهاند كه جز اظهار تأسف و محكومیت ایشان به مجازاتی كه دادسرا درخواست كرده است با یك درجه تخفیف آن هم صرفاً به دلیل این كه گویا تا كنون از ایشان شكایتی نرسیده است، چارهای باقی نمیگذارد. لذا نامبرده مستنداً به بند 10 ماده 80 آئین نامه لایحه قانونی استقلال كانون وكلا ناظر به ماده 83 و بند 3 ماده 76 آئین نامه مزبور به مجازات توبیخ با درج در روزنامه رسمی و مجله كانون محكوم نموده و از ریاست محترم كانون كه این حكم همانند سایر احكام به رویت ایشان میرسد استدعا میشود به رغم كثرت مشغلهای كه دارند نظر به وظایف رؤسای كانونها كه نظارت در كار وكلا از اهم وظائف آنان است و آقای وكیل هم در آخرین لایحه خود درخواست گوشزد كردن نقاط ضعف خود را داشته پرونده را مطالعه و از راهنمائی آقای وكیل به صورتی كه مصلحت میدانند دریغ نفرمائید دادگاه قبلاً مراتب قدردانی خود را از این بابت تقدیم میدارد».
ملك فاروق ملك- رییس دادگاه انتظامی كانون وكلای دادگستری خراسان
غلامرضا طوسی- عضو اصلی دادگاه انتظامی كانون وكلای دادگستری خراسان
جواد اعظم صادقی- عضو اصلی دادگاه انتظامی كانون وكلای دادگستری خراسان
( برگرفته از فصلنامه وکیل مدافع – ارگان داخلی کانون وکلای دادگستری خراسان، سال نخست، شماره سوم / زمستان 1390 – سال دوم، شماره چهارم / بهار 1391 )
آخرین دیدگاهها