عدم امکان الزام پدر به پرداخت نفقه گذشته اقارب

بر اساس قانون مدنی اقارب از جمله فرزند نسبت به آتیه حق نفقه دارند اما . . .

((اگر زن و شوهر در دادگاه و به هنگام رسیدگى به درخواست طلاق توافقى ، پیرامون پرداخت نفقه آینده فرزندان مشترك با یكدیگر توافق نموده باشند و نگهدارى فرزندان بدون رعایت اولویت در مقابل دریافت نفقه ماهانه به مادر تفویض شده باشد، و پدر پس از جدایى با همسرش از پرداخت نفقه فرزندان امتناع كند تكلیف دادگاه با درخواست نفقه ایام گذشته فرزندان چه خواهد بود؟ آیا قانوناً الزام پدر به پرداخت نفقه گذشته ممكن خواهد بود یا خیر؟))

الف – نظر اكثریت :

روابط بین پدر و فرزند را میتوان در سه مبحث مورد بررسى قرارداد : 1 – امر حضانت، یا اولویت در نگهدارى فرزند 2 – ولایت قهرى بر فرزند 3 – الزام به انفاِق با رعایت قاعده الاقرب فالاقرب موضوع مواد 1199،1181،1180و 1169 قانون مدنى .

 
و اما حضانت اقتدارى است كه قانون به ابوین داده است كه برابر مواد 1168 و 1178 قانون فوِق هم حق و هم تكلیف ابوین است. این حضانت حق انحصارى والدین است ، مگر در راه اعمال آن موانعى از قبیل جنون، كفر و خطر آسیب به فرزند ( موضوع ماده 1173 قانون مدنى ) حادث گردد، در پى تكلیف پیش گفته نتایجى نهفته است از جمله اینكه حضانت قابل اسقاط نیست. در ثانى حتى با بستن قرارداد خصوصى نیز نمیتوان آن را ساقط نمود بلكه به مستفاد از ماده 1172 قانون مدنى میتوان مكلف را به انجام مورد تكلیف الزام نمود. طبق نظر حضرت امام خمینى (ره) احوط عدم سقوط حق حضانت است ، لذا در فرض سؤال پدر هر زمان بخواهد میتواند از توافق انجام شده عدول و متقاضى دریافت حضانت فرزندش گردد. با مطالب پیش گفته باید به شرائط انفاق كننده و انفاق شونده عنایت شود و آن گاه كه شرائط الزام در پرداخت نفقه فراهم شد، نحوه پرداخت و لزوم انفاق به فرزندان را مورد توجه قرار داد .
 
از طرفى چنان كه میدانیم نفقۀ اولاد، نیز از جمله نفقه اقارب است كه از باب احسان و رفع حاجت به فرزند داده میشود و عوض ندارد به نحوى كه در نظر مشهور فقها، ترك آن فقط گناه است، كسى كه نفقه اقارب را عهده دار است در صورت عدم پرداخت مدیون محسوب نمیگردد یا به عبارتى از این حیث دینى بر ذمه وى مستقر نخواهد گشت ، مؤید این نظر قسمت اخیر ماده 1206 قانون مدنى است . پس اصل بر این است كه نفقه گذشته اقارب قابل مطالبه نیست لذا در جایى كه طرفین برخلاف تعاریف صدرالذكر در حضانت فرزند خود حتى در نزد حاكم و به هنگام طلاق توافقى سازش كنند و پدر تعهد پرداخت نفقه آینده فرزندان را كه دراختیار مادر قرار گرفته اند، نموده باشد، در صورت عدم اجراء و انجام این تعهد نمیتوان پدر را به پرداخت نفقه ( صرفاً به همین عنوان )مربوط به ایام گذشته فرزندان، ملزم ساخت ولى در فرضى كه مادر با تسلیم دادخواست، نفقه فرزندان را مطالبه میكند، اگر چه تا انشاى حكم مدتى طولانى بگذرد متقاضى از تاریخ تسلیم دادخواست تا صدور حكم مستحق دریافت نفقه شناخته میشود چرا كه در این صورت بحث نفقه گذشته مورد نخواهد داشت ، آنچه در حق وى پرداخت خواهد شد و در واقع نفقه حال فرزند محسوب خواهد شد.

 ب – نظر اقلیت :

 نظراول :
در فرض اخیر تاریخ تقاضاى مادر در واقع همان تاریخ تنظیم صورتجلسه سازش در محكمه است كه مبناى توافق طرفین قرار گرفته است فلذا مادر را از همان تاریخ مستحق دریافت نفقه تمام دورانى میدانند كه تا آن زمان پدر از ادامه نگهدارى فرزندان توسط مادر منصرف نگردیده باشد.

 نظردوم :
چون قرارداد خصوصى پدر ومادر مخالفتى با موازین شرعى و قانونى ندارد و از طرفى هزینه هاى مربوط ، حسب امر پدر توسط مادر پرداخت شده است الزام به اجراى تعهد موضوع توافق با رعایت مواد 10 و 336 قانون مدنى حسب مورد ضرورت خواهد داشت .

 نشست (1) جزایى **: گرچه تفویض امر حضانت اطفال بنابه مصالحى یابر حسب توافق زوجین در مقام وقوع طلاق تكلیف پدر را در زمینه پرداخت نفقه اطفال نفى نمیكند، لكن درهر حال وفق ماده 1206 قانون مدنى اقارب من جمله اولاد فقط نسبت به آتیه میتوانند مطالبه نفقه نمایند. امّا اگر در توافق فیمابین زوجین با تفویض امر حضانت به مادر ، پدر پرداخت نفقه را تعهّد كرده باشد در چنین صورتى براساس تعهد پدر مطالبه نفقه گذشته اطفال بلامانع خواهد بود.