نظر اول :
آقای پسندیده (دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 5 تهران):
آنچه كه از مقررات حقوق كیفری استنباط میشود این است كه مجرم در محل وقوع جرم باید محاكمه شود. به موجب ماده 51 قانون آیین دادرسی كیفری دادگاهها در صورت وجود جهات قانونی در موارد ذیل شروع به تحقیق میكنند: الف – جرم در حوزه قضائی آن دادگاه واقع شده باشد و… و به موجب ماده 54 قانون فوق متهم در دادگاهی محاكمه میشود كه جرم در حوزه آن دادگاه واقع شده باشد. حال سئوال این است كه محل وقوع جرم كجاست؟ آیا در وقوع جرم عمل ارتكابی متهم باید ملاك محل وقوع جرم باشد یا نتیجه حاصله كه همان تاثیر عمل مجرمانه است؟
آنچه كه از مقررات حقوق كیفری استنباط میشود این است كه مجرم در محل وقوع جرم باید محاكمه شود. به موجب ماده 51 قانون آیین دادرسی كیفری دادگاهها در صورت وجود جهات قانونی در موارد ذیل شروع به تحقیق میكنند: الف – جرم در حوزه قضائی آن دادگاه واقع شده باشد و… و به موجب ماده 54 قانون فوق متهم در دادگاهی محاكمه میشود كه جرم در حوزه آن دادگاه واقع شده باشد. حال سئوال این است كه محل وقوع جرم كجاست؟ آیا در وقوع جرم عمل ارتكابی متهم باید ملاك محل وقوع جرم باشد یا نتیجه حاصله كه همان تاثیر عمل مجرمانه است؟
در بزه مزاحمت تلفنی این بحث قابل تامل است؟ مزاحمت تلفنی یعنی چه؟ آیا تماسهای پیدرپی بدون پاسخ مخاطب اركان جرم مزاحت تلفنی را محقق كرده است؟ آیا منظور از مزاحمت تلفنی این است كه شخص با ایجاد ارتباط تلفنی با شخصی باعث ایذاء و آزار روحی شخص شود؟
آیا در بزه مزاحمت تلفنی استفاده از الفاظ ركیك و توهین و فحاشی شرط تحقق بزه میباشد؟ آیا اگر مخاطب تلفن همراه باشد حكم تلفن ثابت را دارد؟ آیا شرط تحقق بزه این است كه مخاطب خودش پاسخگو باشد؟ یا اگر تماس تلفنی حاصل شود و اظهارات تماس گیرنده در پیغامگیر تلفن ثبت شود، جرم محقق شده است؟
آنچه كه مختصرا به عنوان پاسخ به این سئوالات میتوان ارائه نمود این است كه در بزه مزاحمت تلفنی كه عبارت است از ایذاء و آزار شخص به وسیله تماس و ارتباط تلفنی غیرقانونی كه شخص مخاطب تمایل به این امر نداشته و نارضایتی خود را اعلام میدارد، محل وقوع جرم محل استقرار مخاطب میباشد چرا كه وقوع جرم كه عبارت است از ایذاء و اذیت مخاطب در آن محل میباشد، صرف تماس تلفنی بدون پاسخ و یا بدون دریافت پیام از طریق پیغامگیر باعث تحقق بزه نیست.
تماس پیدرپی بدون اینكه عمل خاصی از جانب تماس گیرنده حاصل شود كه باعث آزار و اذیت مخاطب شود باعث تحقق بزه نیست مگر اینكه این عمل مسبوق به مكالمه قبلی باشد. در بزه مزاحمت تلفنی، استفاده از الفاظ ركیك و فحاشی و توهین شرط نیست. این گونه اعمال و رفتار خودشان عنوان مجرمانه دیگری دارند. در فرضی كه مخاطب تلفن همراه باشد حوزه قضائی كه تلفن همراه در آن حوزه ثبت شود صلاحیت به رسیدگی دارد. خلاصه كلام اینكه در هر فرض، دادگاه مخاطب تماس تلفنی، صالح به رسیدگی میباشد.
آقای مومنی (شورای حل اختلاف):
اولا – از نظر مقررات قانونی به خصوص مواد 51 و 54 قانون آیین دادرسی كیفری با توجه به اركان جرم (مادی و معنوی) كه در محل استقرار تماس گیرنده (مزاحم تلفنی) تحقق مییابد، پس دادگاه محل وقوع جرم كه همان دادگاه محل تماس است، صالح به رسیدگی است هرچند نتیجه جرم در حوزه دیگری (در محل مخاطب تماس) حاصل شده باشد. ثانیا از حیث كشف جرم و ضمانت اجرای مجازات (به منظور برخورد با مالك تلفن مطابق مقررات مخابرات) نیز پیگیری و تعقیب جرم در همان محل تماس گیرنده آسانتر است.
آقای جوهری (دادگستری نظرآباد):
صلاحیت دادگاهها بر اساس عنصر مادی جرم مشخص میشود لذا در فرض مانحن فیه با توجه به این عنصر در مرجع مخاطب كامل میشود مرجع قضائی حوزه سكونت مخاطب صالح به رسیدگی میباشد.
آقای نصرالهپور (دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 12 تهران):
در پاسخ سئوال باید عرض نمایم كه با برقراری تماس و وصل شدن، به محل مخاطب ركن مادی جرم كامل میگردد و بزه مزاحمت تلفنی محقق میگردد چرا كه قبل از برقراری ارتباط و وصل شدن، محل مخاطب امر عدمی است و «العدم كل معدوم» و جرمی واقع نشده است بنابراین میبایست ملاك مرجع صالح رسیدگی را محل مخاطب بدانیم كه ركن مادی نیز مزاحمت تلفنی كامل میگردد.
آقای نهرینی (كانون وكلای دادگستری مركز):
به نظر میرسد اصولا مرجع قضائی محل مخاطب صلاحیت رسیدگی داشته باشد. زیرا به هر رو جرم مزاحمت در محل مخاطب واقع و محقق میشود. به ویژه آنكه جرم زمانی تحقق مییابد كه عنصر مادی جرم، ارتكاب یافته و به مرحله اجرا درآید و بنابراین محل وقوع جرم نیز همان محل تحقق و اجرای عنصر مادی جرم است. البته ماده 51 آیین دادرسی كیفری جدید مصوب 1378 سه مرجع و حوزه قضائی مختلف را از حیث محلی، واجد صلاحیت جهت شروع به تحقیق و رسیدگی اعلام مینماید. این سه حوزه قضائی به ترتیب عبارتند از: محل وقوع جرم، محل كشف جرم و یا محل دستگیری متهم و محل اقامت متهم یا مظنون به ارتكاب جرم. بنابراین لزوما محل وقوع جرم، تعیین كننده صلاحیت مرجع رسیدگی نیست و هر یك از مراجع جزایی محلی سهگانه فوق میتوانند حسب مورد و به اقتضای وجود جهات قانونی، شروع به تحقیق و رسیدگی نمایند.
النهایه اصولا در میان حوزههای قضائی مختلف، صلاحیت مرجعی كه جرم در حوزه آن واقع شده، ترجیح بیشتری نسبت به سایر حوزهها دارد اگرچه چنین ترتیب و الویتی در متن ماده 51 آ.د.ك جدید به چشم نمیخورد. به هر حال اگر ملاك عمل در چنین مواردی صرفا محل وقوع جرم باشد، با توجه به مطالب پیش گفته و صدرالذكر، محل مخاطب را باید محل وقوع جرم دانست.
آقای یاوری (دادیار دادسرای دیوانعالی كشور):
مطابق قانون مجازات اسلامی هر جرمی در قالب فعل یا ترك فعل امكان ظهور و بروز دارد. مزاحمت تلفنی به صورت فعل حادث میشود (گرفتن شماره تلفن مخاطب یا ادای كلمات زشت…) بنابراین محل وقوع جرم مذكور محل تماس گیرنده است به علاوه، گفتن كلمات زشت (فحاشی) جرم است نه شنیدن و استماع آن فلذا به عقیده اینجانب دادگاه صالح به رسیدگی دادگاه محل تماس گیرنده است. نمونه آرایی از دو شعبه دیوان كشور موجود است كه در مقام حل اختلاف، دادگاه محل تماس گیرنده را صالح به رسیدگی میدانند.
آقای محمدی (دادگاه عمومی بخش گلستان):
جواب؛ نظر اول: همان طوری كه واقفیم شروع به جرم، شروع به عملیات اجرایی و عدم وقوع جرم است، در جرم ایجاد مزاحمت تلفنی، وقتی شخصی با طرف مقابلش تماس برقرار میكند شروع به صحبت نموده یا ممكن است اصلا صحبت هم نكند و صرفا فقط تماس بگیرد و بلافاصله یا بعد از برقراری ارتباط تلفنی (با تلفن همراه یا تلفن ثابت) فورا یا با فاصله قطع نماید و حتی ممكن است با تلفن همراه برای طرف مقابلش بدون اینكه مطلبی را قید نماید مسیج بفرستد كه امروزه ما با این موارد هم مواجه هستیم و باید جوابگو باشیم كه اصلا آیا چنین عملی جرم است و ایجاد مزاحمت تلفنی است قانونگذار ما ایجاد مزاحمت تلفنی را جرم اعلام نموده ولكن تعریفی از آن بیان ننموده است و به نظر میرسد ما چارهای نداریم مگر اینكه به عرف پناه ببریم و ببینیم كه عرف چه تصوری از ایجاد مزاحمت تلفنی دارد آیا عرف هرگونه ارتباط تلفنی را كه منجر به آزار و اذیت و مزاحمت برای غیر شود را ایجاد مزاحمت تلفنی میداند حال كسی برای دیگری به وسیله تلفن (با گفتار خود) كه فعل و عنصر مادی جرم است ایجاد مزاحمت میكند اما لازمه تحقق جرم، آن است كه جرم یعنی این گفتار در مزاحمت تلفنی به «منصه ظهور» برسد، وقتی به منصه ظهور رسید آن وقت جرم واقع میشود كه به آنجا محل وقوع جرم میگویند، محل وقوع جرم ملاك اصلی و كلی در تعیین صلاحیت است كه ماده 54 قانون آیین دادرسی كیفری بدان اشاره نموده است با این استدلال محل وقوع جرم، در ایجاد مزاحمت تلفنی محل اتمام عملیات اجرایی و محل استقرار مخاطب است و ماده 4 قانون مجازات اسلامی نیز موید همین استدلال و نظر است و در آنجا آمده است: «هرگاه قسمتی از جرم در ایران و نتیجه آن خارج از قلمرو حاكمیت ایران حاصل شود و یا قسمتی از جرم در ایران و یا در خارج و نتیجه آن در ایران حاصل شود، در حكم جرم واقع شده در ایران است.»
نظر دوم:
از سوی دیگر عدهای معتقدند ایجاد مزاحمت تلفنی جرمی آنی است و به محض گفتار تلفنی و یا به مزاحمت با برداشتن گوشی تلفن و گرفتن شماره طرف مقابل و برقراری ارتباط تلفنی، حتی بدون گفتار تلفنی، جرم محقق میشود و محل شروع به عملیات اجرایی را ملاك تعیین صلاحیت رسیدگی میدانند و معتقدند به محض گفتار تلفنی یا تماس تلفنی كه مزاحمت محسوب میشود جرم در همان لحظه و بلافاصله تحقق پیدا میكند. بنابراین محل وقوع جرم محل شروع به عملیات اجرایی و محل استقرار تماس گیرنده است. همان طوری كه واقف هستیم تلفن یا ثابت است یا همراه كه نحوه ارتباطات به چهار صورت ممكن خواهد بود:
1ـ تلفن ثابت با تلفن ثابت تماس حاصل نماید. 2ـ تلفن ثابت با تلفن همراه 3ـ تلفن همراه با تلفن همراه 4ـ تلفن همراه با تلفن ثابت. چنانچه محل وقوع جرم را محل «شروع به عملیات» و «محل استقرار تماس گیرنده» قرار دهیم:
اولا: هرگاه تلفن ثابت با تلفن ثابت دیگر، یا تلفن ثابت با تلفن همراه دیگری تماس حاصل و ایجاد مزاحمت تلفنی نماید در این جا ملاك تعیین مرجع قضائی صلاحیتدار جهت رسیدگی را «محل تماس گیرنده» قرار دهیم كه با استعلام لازمه محل تماس گیرنده مشخص میشود.
ثانیا: هرگاه تلفن همراه با تلفن همراه دیگر و یا تلفن همراه با تلفن ثابت دیگری تماس حاصل و ایجاد مزاحمت تلفنی نماید در اینجا چون ممكن است دارنده تلفن همراه در یك موقعیت نامعلوم و یا در موقعیتهای جغرافیایی مختلفی قرار داشته باشد و با تلفن همراه خویش یك بار یا مكررا برای غیر ایجاد مزاحمت نماید و از طرف دیگر تعیین «محل دقیق تماس گیرنده»، مراجع قضائی را در تعیین محل دقیق جرم واقعه دچار مشكل مینماید و لذا به نظر میرسد در این مورد اختیار را به شاكی بدهیم كه اجازه داشته باشد كه در هر كجا كه صلاح بداند موضوع را مطرح نماید.
1ـ تلفن ثابت با تلفن ثابت تماس حاصل نماید. 2ـ تلفن ثابت با تلفن همراه 3ـ تلفن همراه با تلفن همراه 4ـ تلفن همراه با تلفن ثابت. چنانچه محل وقوع جرم را محل «شروع به عملیات» و «محل استقرار تماس گیرنده» قرار دهیم:
اولا: هرگاه تلفن ثابت با تلفن ثابت دیگر، یا تلفن ثابت با تلفن همراه دیگری تماس حاصل و ایجاد مزاحمت تلفنی نماید در این جا ملاك تعیین مرجع قضائی صلاحیتدار جهت رسیدگی را «محل تماس گیرنده» قرار دهیم كه با استعلام لازمه محل تماس گیرنده مشخص میشود.
ثانیا: هرگاه تلفن همراه با تلفن همراه دیگر و یا تلفن همراه با تلفن ثابت دیگری تماس حاصل و ایجاد مزاحمت تلفنی نماید در اینجا چون ممكن است دارنده تلفن همراه در یك موقعیت نامعلوم و یا در موقعیتهای جغرافیایی مختلفی قرار داشته باشد و با تلفن همراه خویش یك بار یا مكررا برای غیر ایجاد مزاحمت نماید و از طرف دیگر تعیین «محل دقیق تماس گیرنده»، مراجع قضائی را در تعیین محل دقیق جرم واقعه دچار مشكل مینماید و لذا به نظر میرسد در این مورد اختیار را به شاكی بدهیم كه اجازه داشته باشد كه در هر كجا كه صلاح بداند موضوع را مطرح نماید.
چنانچه موضوع در مرجع قضائی به انتخاب شاكی مطرح شود آن مرجع، شروع به رسیدگی و صدور رای مقتضی نماید و چنانچه «در حین رسیدگی» یا «بعد از صدور رای» به نحوی محل دقیق تماس گیرنده مشخص شد در این صورت چنانچه مرجع قضائی رسیدگی كننده خود را صالح در رسیدگی نداند قرار عدم صلاحیت به شایستگی مرجع صالح صادر نماید مثلاچنانچه محرز شود تماس گیرنده در محل سكونتش بوده و مزاحم همسایهاش گردیده است محل طرح شكایت محل سكونت تماسگیرنده خواهد بود. (استفاده از مواد 52، 53 و 54 قانون آیین دادرسی كیفری) و نظر این حقیر، نظر دوم است بنابراین: 1ـ ایجاد مزاحمت تلفنی از جرائم آنی محسوب و فورا و بدون تاخیر به منصه ظهور میرسد همچون سرعت حركت نور كه اصلا تاخیر آن محسوس نیست و فوریت دارد 2ـ محل حضور فاعل جرم، «تماس گیرنده» مهم این است و نمیتوان آن را نادیده گرفت 3ـ منشاء اثر و عامل اصلی وقوع جرم، فاعل جرم است «تماس گیرنده» 4ـ در مواردی كه محل تماس گیرنده مشخص است یا به نوعی مشخص میشود با طرح شكایت در آن مرجع از اطاله دادرسی و سردرگمی شاكی در انتخاب محل طرح شكایت جلوگیری میشود و نیاز به صدور نیابت قضائی جهت پیگیری موضوع از مرجعی به مرجع دیگر نیست.
آخرین دیدگاهها